www.intRel.Politics.Blog

«فرانظریه روابط بین الملل»

در این درس‌نامه، دربارۀ بحث فرانظری (زبرنظریه) در روابط بین‌الملل و هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و روش‌شناسی در روابط بین‌الملل سخن خواهیم گفت.


 بحث فرانظری (زبرنظریه) 

هر نظریه‌ای بر سه پایه استوار شده است: هستی‌شناسی (Ontology)، معرفت‌شناسی (Epistemology) و روش‌شناسی (Methodology)

○ چرا باید روابط بین الملل بخوانیم (هستی‌شناسی)

○ چه چیز را باید در روابط بین الملل بخوانیم (معرفت‌شناسی)

○ چگونه باید روابط بین الملل بخوانیم (روش‌شناسی)


 هستی‌شناسی:  

در چه زمینه‌ای بحث می‌کند؟ در مورد آنچه که هست و وجود دارد (افراد، دولتها، سازمانهای بین‌المللی، ساختار آنارشیگ بین‌الملل، امنیت و...)

اینکه آیا پدیده‌ها بصورت واقعیت عینی وجود دارند یا ساختۀ ذهنی انسانها هستند (برسازه هستند)؟

در واقع؛ زمینۀ اکتشاف یا مقام گردآوری است.

مقدم بر معرفت‌شناسی است یعنی نخست باید وجود داشته باشد تا معرفت (شناخت) آن بوجود آید.

سه رویکرد هستی‌شناسی داریم:

● دیدگاه مادّی‌گرایان (ماتریالیست‌ها) ← آنچه قابل مشاهده باشد، قابل بررسی و شناخت هست؛ و آنچه قابل مشاهده نباشد، قابل شناخت نیست. (مثل دیدگاه رفتارگرایان دهه 60)

● دیدگاه معناگرایان (آیدیالیست‌ها) ← جنبۀ گفتمانی و ذهنیِ پدیده‌ها برای آنها مهم است. مفاهیم آنها بیشتر معنامحور هستند.

● دیدگاه سوم هم بینابینی یا تلفیقی است ← تلفیقی از عینیات و ذهنیات (مشاهده و معنا)

پرسش: آیا می‌شود امنیت، یا امپیرالیزم را دید؟ خیر، اما میشود شاخصه‌ها و نمودهای امنیت و عدم ناامنی را (مثل وجود تنش در خاورمیانه) یا نمودهای وجود امپیرالیسم و سلطه را (مثل تعداد پایگاههای امریکا در منطقه) را دید و درک کرد. (واقعیت‌ها خود نمی‌توانند سخن بگویند و همیشه کسانی در قالب نظریه باید از جانب آنها حرف بزنند.)


 معرفت‌شناسی:  

اینکه ما چگونه بدانیم که نمیدانیم، می‌دانیم.[1]  ←  شناخت‌شناسی

در واقع، دیتاهای پراکنده و مفاهیمی که جست‌وگریخته در ذهن داریم را چگونه سامان بدهیم.

دو دیدگاه معرفت‌شناسانه داریم:

● شناخت‌گرایان (معتقد به شناخت) ← می‌توان واقعیتِ مستقل از شناخت را در قالب توصیفی داشته باشیم. (پس واقعیات وجود دارند حتی مستقل از آن شناختی که ما نسبت به آنها داریم)[2]

● نسبی‌گرایان ← نمی‌توان واقعیتِ مستقل از شناخت را تفسیر کرد. پس آنچه دیده نمی‌شود را به شکل تلویحی مطرح می‌کنند. (ساختار نظام بین‌الملل را نمی‌شود با چشم دید ولی با وجود اجزای آن مثل دولتهای ملی و رژیمهای بین‌المللی ما پی می‌بریم که در سطح بین‌الملل یک ساختاری وجود دارد که مانند یک سیستم عمل می‌کند و اجزای آن با هم رابطۀ متقابل دارند.)


 روش‌شناسی:  

دربارۀ روش، «رویکرد» و «تکنیک» رسیده به شناخت است. چهارچوب پژوهش و شناخت به شکل قابل اعتماد و آزمون‌پذیر[3] و یا نظام‌مند (سیستماتیک) است: شناخت روش‌مند

رویکرد ← رویکردهای سنت‌گرایی، پوزیتیویستی و رفتارگرایی (در جلسۀ چهارم بحث خواهیم کرد)

تکنیک ← مصاحبه، پیمایش، نمونه‌گیری، متغیر مستقل و وابسته، رفرنس‌دهی، جستجوی علمی، تحلیل گفتمان، تحلیل محتوا (گردآوری داده+تحلیل داده)

 

 

 


[1] . آنکس که بداند، و بخواهد که بداند/خود را به بلندای سعادت برساند ↔ آنکس که نداند، و نخواهد که بداند/حیف است چنین جانوری زنده بماند (ملا احمد نراقی، معراج‌السعاده) نه مولانا و ابن‌یمین

[2] . خود دارای دو نحله است: نحلۀ خِرَدگرایان (یا رشنالیست‌ها) معتقد به شناخت (فهم واقعیت) از طریق خِرد انسانی (عقل)؛ و نحلۀ تجربه‌گرایان که معتقدند تنها شناختِ قابل اتکا، شناختی است که از طریق تجربه یا مشاهده باشد (اگر چیزی قابل مشاهده نباشد، نمی‌شود تحقیقی دربارۀ آن داشت)

[3] . Testability

 

 


بخش : اصول و مبانی روابط بین الملل سایر دروس
برچسب : , , , , , ,
۲ ✏️