«نظریه اسلامی روابط بین الملل»
رهیافت اسلامی روابط بینالملل
دانش و نظریۀ روابط بینالملل در امریکا تکوین و تکامل یافت؛ بهگونهای که حتی نقش محافل آکادمیک اروپایی نیز در ایجاد و رشد آن محدود و اندکی بوده است. اما در سالهای آغازین هزارۀ سوم، بدلیل تحولات جدید در سیاست بینالملل، تقاضا و نیاز برای تدوین نظریههای غیر غربی روابط بینالملل افزایش یافته است. سرآمد آنها نیز کتاب «نظریههایِ غیرغربیِ روابط بینالملل[1]» ویراستۀ آمیتاو آکاریا[2] و بری بوزان[3] است.
به همین روی، در جهان اسلام نیز در چارچوب اسلامیسازی و بومیسازی علوم، تکاپو برای پردازش نظریۀ اسلامی روابط بینالملل آغاز گشته است؛ تلاشی که تا کننون به نتیجۀ مطلوب منجر نگشته است.
بهرغم در دست نداشتن یک نظریۀ مدوّن اسلامی در دانش روابط بینالملل، آیا میتوان بر اساس مبانی اسلامی، یک نظریۀ اسلامیِ روابط بینالملل را تدوین نماییم؟
از دیدگاه اثباتگرایی ← که باورمند به وحدت علم و نظریه است و این دو را عینی و تجربی میپندارد، نظریۀ روابط بینالملل اسلامی و غیراسلامی بیمعنا است؛ چون نظریۀ تجربی، واقعیت روابط بینالملل را که مستقل از نظریهپرداز و در جهان بیرون قرار دارد را تبیین میکند.
اما از نظر فرا اثباتگرایی ← که باورمند به ساخت اجتماعیِ علم و نظریه است، نظریۀ اسلامی روابط بینالملل، ممکن و موجه است. چون مسلمانان نیز میتوانند از منظر خاص خودشان (که برآمده از جهانبینی و انگارههای متفاوت آنهاست) در مورد پدیدههای جهان واقعیت روابط بینالملل بیندیشند. همانگونه که نظریۀ مارکسیستی و لیبرالیِ روابط بینالملل، ممکن و موجه است.
هر نظریهای که تا کنون بررسی داشتیم، بر روی بنیادهای فرانظری و فلسفی (هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی) استوار بودند. در ادامه، بنیادهای فرانظری و معرفتی و انگارههای رهیافت اسلامی روابط بینالملل را خواهیم آورد.
بنیادهای فرانظری و انگارههای رهیافت اسلامی روابط بینالملل:
① واقعگرایی اسلامی:
پدیدههای بینالملل، واقعیتهای اجتماعی هستند نه وجودهای ذهنیِ محض. اما جهان واقعیِ روابط بینالملل، جهان محسوسِ صِرف نیست، بلکه فراتر از پدیدهها و ساختارهای مادّی و عینی هستند و شامل امور نامحسوس و غیرقابل مشاهده نیز میشوند.
② تکثّرگرای علّی:
برپایۀ هستیشناسی اسلامی، اصل علیّت بر پدیدههای بینالملل حاکم است، یعنی روابط بینالملل ← قاعدهمند هستند. ⇐ پس روابط علّیِ متکثّری بر نظام بینالملل حاکم است. یعنی
↔ برخلاف تفسیرگرایی رادیکال (پستمدرنیزم)، اصل علیّت را میپذیرد + و همزمان
↔ برخلاف اثباتگرایی، آنرا به علیّت فاعلیِ مکانیکیِ صِرف محدود نمیسازد، بلکه شامل علیّت مادّی، صوری و غایی نیز میداند.
③ قاعدهمندی پدیدههای بینالملل:
پدیدههای بینالملل، از قوانین عام و کلی که در قرآن با عنوان «سنن الهی» یاد میشود بهرهمند هستند. (فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا : هرگز قانون و سنت خدا را تبدیلپذیر نخواهی یافت و هرگز روش و قانون خدا را تغییرپذیر نخواهی یافت. / فاطر 43) منظور از قانونمندیِ جهان روابط بینالملل، قوانینی است که بیانگر رابطۀ میان متغیرها و پدیدههای مختلف است. (برای نمونه، این قانون که تا مردمی خود دست به تغییر نزنند، جامعه و نظام بینالملل نیز تغییر نخواهد کرد: إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ : یقیناً خداوند سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمیدهد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند / رعد 11). پس اگر پدیدههای بینالمللی از الگوی مشابهی پیروی نکنند، تفکر در آنها بیهوده خواهد بود. در کنار این روابط ثابت، همزمان، پدیدههای گوناگون بینالملل بدلیل برخی نیازها و ویژگیهای جوامع انسانی، از قوانین متفاوت و متغیری پیروی میکنند.
④ تکثرگرایی معرفتشناختی:
معرفت و شناخت از نظر علوم اسلامی، تنها به دو گونۀ 1) معرفت حسّـی (تجربی) و 2) معرفت عقلـی (استدلالی/برهانی) محدود نمیشود بلکه افزون بر آنها، به دانش و معرفت 3) شهـودی و 4) وحیـانی نیز قائل است.[4] معیار صدق گزارههای نظریۀ اسلامی روابط بینالملل نیز تنها محدود به آزمون تجربی (که تنها معیار اعتبار گزارههای تجربی و حسّی است) نمیشود؛ بلکه دلیل صدق و حقیقت گزارهها، بداهت عقلی یا بازگرداندن و ختم به بدیهیات اولیه و شناخت بدیهی است: یعنی معیار معرفت، خود معرفت است (شناخت خودمعیار).
⑤ تعاملگرایی ارزشی (پیوند دانش و ارزش):
در معرفتشناسی اسلامی، دانش و ارزش در تعامل با هم هستند. ارزشها در دو سطحِ کارگزاری و ساختاری، از طریق نظریهپرداز، بعنوان فاعل شناسا، بر نظریه و نظریهپردازی تأثیر میگذارند. بگونهای که نظریه و نظریهپردازی ⇒ تحت تأثیر جهانبینی، علایق، نیازها، تجارب، ارزشها و باورهای نظریهپرداز قرار دارد ⇒ که خود، حاصل جامعهپذیری و فرهنگپذیری او است.
⑥ تکثرگرایی روششناختی:
روشهای مختلفِ معتبر و موجه میبایست به اقتضای موضوع مطالعه انتخاب گردند. در نتیجه؛ به تناسب منابع معرفتی میتوان از روشهای مختلف تجربی، عقلی، شهودی و نقلی بهره گرفت. پس امکان بکارگیری کلیۀ روشهای تجربی (استقرایی)، عقلی (قیاسی)، تفسیری، نقلی، شهودی، فلسفی و فلسفی–کلامی وجود دارد.
⑦ تعامل و قوامبخشیِ متقابلِ ساختار و کارگزار:
همانند عرصۀ داخلی که تعامل تکوینی میان ساختار و کارگزار وجود دارد، در عرصۀ بینالملل نیز جوامع انسانیِ مختلف و دارای هویت ذاتی ویژه، با ورود به عرصۀ بینالملل و در کنار هم، جامعۀ بینالملل را شکل میدهند. البته اینان در نظام بینالملل حل نمیشوند و دارای اصالت و آزادیِ عمل هستند یعنی با اراده و ادراک جدید میتوانند به گونۀ دیگری رفتار کنند و ساختار پیشین را دگرگون و سرنگون سازند.
⑧ کلنگری:
مطالعۀ منفرد و مستقلِ اجزا و واحدهای بینالمللی، انسان را از درک و فهم کلیت نظام بینالملل باز میدارد. در نتیجه، بدلیل رابطۀ متقابلِ اجزای تشکیلدهندۀ نظام بینالملل، این واحدها، بعنوان عناصر مرتبط و متشکلۀ نظام جهانیِ واحد و یکپارچه مورد مطالعه قرار میگیرند.
⑨ جامعۀ جهانی واحد (همگرایی انسانی):
همۀ افراد بشر بهرغم تفاوتهای طبیعی ظاهری، از اشتراکات و شباهتهای بسیاری برخوردارند و دارای نفس واحدهای هستند. (وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ : و او همان کسی است که همۀ شما را از یک تن پدید آورد/انعام 98) بدلیل یکسانیِ ساختار فطری و ذات واحدِ همۀ انسانها، و مبدأ فاعلی، مبدأ مادی، مبدأ غایی و هدف و پایانِ سیر وجودی همۀ انسانها، ⇐ در نتیجه، سرانجام، نوع بشر متحد و همگرا خواهد شد و دوباره مانند اولِ خلقت، امت واحدی را تشکیل خواهد داد (وَمَا کَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا : در آغاز، همۀ مردم یک طایفه بیش نبودند، پس از آن فرقهفرقه شدند / یونس 11) از این رو، نظم جهانیِ اسلامی، ناظر بر چگونگی بازسازی و تحقق وحدت و کلیت تکوینی و طبیعیِ جهان بشریت است که هماینک دچار تفرقه و تشتت شده است.
⑩ امتمحوری (جهانهای متعدد):
انسانها بدلیل برخورداری از سطوح آگاهی و ادراکات متفاوت، دارای هویتهای فردی متفاوتی هستند، اما افزون بر هویت فردی، از هویت جمعی (متشکل از گروهها و نظامهای اجتماعی مختلف مانند قوم و قبیله و امت و ملت) برخوردار هستند. ⇐ در نتیجه، ما دو نوع هویت داریم: هویت فردی (غریزی و فطری)، و هویت جمعی (جهان حیوانی، و جهان انسانی) ⇐ پس دو گونۀ امتِ دیندار و امتِ بیدین، دو نوع نظم و نظام اجتماعی متفاوت را برقرار میسازند. ⇐ در نتیجه، دو سطح روابط بینالملل داریم: روابط سطحِ درونامتی (میان جوامع مؤمن با یکدیگر، و میان جوامع کافر با یکدیگر) و روابط سطحِ بینامتی (روابط میان جوامع مؤمن و جوامع کافر).
⑪ عقلانیت دوگانۀ (ابزاری و اخلاقی) بازیگران روابط بینالملل:
از آنجا که بازیگران روابط بینالملل (یعنی متشکل از انسانها) دارای فطرت هستند، تنها بر پایۀ عقلانیت ابزاری (منطق نتیجه/یا منطق هزینه–فایده/یا مبتنی بر فایدهجویی صِرف) رفتار نمیکنند، + بلکه بدلیل برخورداری از عقل ذاتی و اخلاقی، بر پایۀ منطق مسئولیت و فطرت نیز رفتار خواهند کرد (یعنی ارزیابی درستی و نادرستی و رفتار بر اساس موازین اخلاقی) ⇐ در نتیجه، عقلانیت دوگانهای بر بازیگران بینالملل حاکم است. (هر چه بازیگری از فطرت خود، یعنی عقل ذاتی و فطری خود دور شود، عقل ابزاری چیزه خواهد شد.)
⑫ اصل اختیار برای کارگزار:
برپایۀ باور به برخورداری از اختیار و اراده توسط انسان و کارگزاری اجتماعی در هستیشناسی اسلامی، همۀ کنشگران بینالمللی (افراد، گروهها و جوامع انسانی) از شأن کارگزاری برخوردار هستند. (یعنی اسیر جبر ساختار نظام بینالملل نیستند و قادر به تغییر و اصلاح هستند. یعنی هویت مستقلِ ساختار نظام بینالملل، مستلزم نفی کارگزاری و عاملیت بازیگران بینالمللی نیست، بلکه تنها میتواند کنشگران را محدود و مقید و همزمان توانمند و مؤثر نماید.)
⑬ اصلاحپذیری و تحولگرایی روابط بینالملل:
بر پایۀ هستیشناسی اسلامی، بخاطر وجود سرشت فطری و حرکت جوهریِ انسانها و اختیار انسانها و نیز اصالت ذاتیِ ارزشهای انسانی، ⇐ روابط بینالملل و نظام بینالمللِ مستقر، قابل تحول و بهبود و اصلاح است.
⑭ اصل عدالت:
سیاست، از جمله سیاست بینالملل، دارای غایت و مبتنی بر فضیلت است. یعنی باید سعادت و حیات طیبۀ انسانها را تأمین کند. سعادت و حیات طیبۀ انسان نیز ⇒ در گروِ برقراری عدالت در سطح جهانی است. ⇐ در نتیجه، ایدۀ کانونی و آرمان بنیادین نظریۀ اسلامی روابط بینالملل: برقراری نظم عادلانۀ جهانی است.
[1] . Non–Western International Relations Theory (2010)
[2] . Amitav Acharya
[3] . Barry Gordon Buzan
[4] . منابع چهارگانه: حسّ، عقل، قلب، وحی
بخش : سایر دروس ◄
برچسب : اصول-و-مبانی-روابط-بین-الملل , درس-اصول-روابط-بین-الملل , روابط-بین-الملل , نظریه-اسلامی-روابط-بین-الملل , نظریه-روابط-بین-الملل , نظریه-های-روابط-بین-الملل , کلاسهای-دکتر-روح-الله-تقی-نژاد ,