«نظریه فرانوگرایی یا پستمدرنیزم»
فرانوگرایی (پستمدرنیزم)
دهۀ ۱۹۸۰ وارد مطالعات روابط بینالملل گردید.
یک نوع نظریۀ نوع دومی (فرانظری)[1] است + و یک مکتب فکری است با هدف و کارکردِ ← نقد و نفی مبانی فرانظری و فلسفی خِرَدگرایی (اثباتگرایی) در روابط بینالملل = یعنی هرگونه فراروایت[2] (بهمعنای نظریههای عامِ جهانشمول که ادعای تبیین کامل و منطبق بر واقعیت روابط بینالملل دارد) را نفی و ردّ میکند.
فرانوگرایی[3] بهعنوان یک نظریه از رویکرد بازاندیشگرایی (فرااثباتگرا) / گونۀ تفسیرگرایی رادیکال، ← کلیۀ اصول مدرنیته و پروژۀ روشنگری و دانش متعارف روابط بینالملل را ردّ میکند. پس ضدّمبناگرا (ضدّشالودهگرا)[4] است. (↔ نظریۀ انتقادی فرانکفورتی ← شالودهگرا و مبناگرایِ حداقلی[5] است.)
انگارههای نظریۀ فرانوگرایی:
① واقعیت عینیِ جهان روابط بینالملل (مستقل از گفتمانِ نظریهپرداز) وجود ندارد که قابل کشف و تبیین عینی باشد.
جهان (واقعیت👀) بینالملل ⇒ در چارچوب زبان و گفتمان ساخته میشود. خارج از زبان و گفتمان، هیچ معنای غایی وجود ندارد که قابل کشف باشد.
خودِ پژوهشگر (نظریهپرداز/فاعل شناسا) نیز یک سازۀ گفتمانی است که هیچ هویت ثابت و لایتغیری ندارد.
② جهان روابط بینالملل (واقعیتهای بینالملل)، بوسیلۀ نظریههای مختلف بازنمایی میشود ولی این بازنمایی، توسط هیچ نظریهای بصورت عینی و خنثی انجام نمیگیرد؛ چون امکان دسترسیِ او بصورت بدون واسطه به آن واقعیت (که بصورت زبانی و گفتمانی برساخته شده است) وجود ندارد. پس برخلاف ادعای خردگراها (نورئالیستها و نولیبرالیستها)، ↔ نظریۀ عینیِ مستقل از گفتمان، غیرممکن است.
پس نظریۀ روابط بینالملل، برساخته بصورت گفتمانی و اجتماعی است (یعنی ماهیتی تاریخی دارد). به همین روی؛ هر نظریهای باید در چارچوب آن گفتمانی که در آن تولید شده، بررسی گردد.
تاریخی بودن ماهیت نظریههای روابط بینالملل = بهمعنای ارتباط ناگسستنی میان دانش و قدرت است = مقوّم یکدیگر هستند، نه جدا از هم = یعنی هیچ روابط قدرتی، بدون ایجاد یک حوزۀ معرفتی وجود ندارد + و هیچ دانشی هم بدون پیشفرض گرفتن و تأسیس روابط قدرت وجود ندارد. (دانش ⇨⇦ قدرت) پس دانش، در خدمتِ روابط قدرتِ غالبی که آنرا ساخته است قرار دارد.
③ برای فهم روابط بینالملل، ← باید به مطالعۀ معانیِ نهان («گفتمان»ِ موجود در نوشتههای سیاستپژوهان و سخنرانی سیاستمداران) پرداخت.
④ بنا بر انگارۀ بالا، پستمدرنیزم از روشِ تبارشناسی[6] بهره میگیرد (نه روشهای رایج روابط بینالملل)
(روش تبارشناسی: مطالعۀ رابطۀ قدرت و دانش = چگونگی تکوین دانش در روابط قدرت خاص)
(هر دانشی ⇒ درون یک گفتمان غالب ساخته و تعریف میشود + هر گفتمان غالبی نیز ⇒ در اثر برقراریِ نوع خاصی از روابط قدرت، غالب میشود.)
⑤ پستمدرنیزم، برای مطالعۀ متن (با تحلیل روابط بینالملل) نیز از راهبردهای متنی[7] بهره میگیرد.
دو راهبرد تحلیل متنی:
۱) شالودهشکنی[8] (یا واسازی):
شالودهشکنی یعنی همۀ مفاهیم، در چارچوب زبان و گفتمان، بصورت تصنّعی (یعنی بصورت جفتیهای متعارض[9] و براساس یک سلسله مراتب، یکی دارای بار مثبت و برتر، نسبت به دیگری مه بار منفی دارد) وضع و جعل میشوند ⇐ پس هیچ مفهوم مسلّم و ثابتی وجود ندارد.
(برای نمونه، «داخل» در برابر «خارج» معنادار میشود، داخل: دارای نظم و قانون، ولی خارج: قلمروی بدون نظم و قانون است.) (نمونۀ دیگر مفهوم «حاکمیت»، مفهومی خالص و کامل است، در برابر «آنارشی» که مفهومی نامشخص و بدون تناسب است.)
پس شالودهشکنی: یعنی کشف این دوگانگیهای متعارض و هزینههای آن.
۲) خوانش دوگانه[10]:
خواندن متن است در دو مرحله: در خوانش نخست، بنا بر روایت و گفتمان متعارف (تفسیر غالب)، و در خوانش دوم، بصورت جدا از گفتمان غالب (برای کشف تناقضات درونی آن).
(برای نمونه، اصل آنارشی در قرائت نورئالیستها، در برابر اصل حاکمیت، ثابت و مسلّم فرض و تلقی گردیده است. در حالیکه نه روابط بینالملل آنگونه که نورئالیستها میگویند آنارشیک است، و نه عرصۀ داخلی از حاکمیت مطلق برخوردار است. پس جعل مفهوم حاکمیت ⇐ سبب میشود هرگونه تمایز در داخل که نشانهای از آنارشی باشد، سرکوب گردد.)
انتقادات بر پستمدرنیزم:
➊ اکتفا به ماهیتِ فرانظری و شالودهشکن، و عدم ارائۀ نظریۀ جایگزین در روابط بینالملل.
➋ متضمن نوعی نیهیلیزمِ معرفتی است.
➌ خلط میان علم و شبهعلم ⇒ که نتیجۀ نسبیگراییِ پستمدرنیزم است.
➍ در عرصۀ عملی نیز هرگونه مقاومت در برابر ساختارهای سلطه و سرکوب را بلاموضوع و بلااثر میسازد.
[1] . Second order theorizing/Metatheoretical
[2] . Metanarrative
[3] . Postmodernism
[4] . Anti–foundationalist / Non–foundationalist
[5] . Minimal foundationalist
[6] . Genealogy
[7] . Textual strategies
[8] . Deconstruction
[9] . Binary oppositions
[10] . Double reading
بخش : سایر دروس ◄
برچسب : اصول-و-مبانی-روابط-بین-الملل , درس-اصول-روابط-بین-الملل , روابط-بین-الملل , نظریه-روابط-بین-الملل , نظریه-های-روابط-بین-الملل , نظریه-پست-مدرنیسم , کلاسهای-دکتر-روح-الله-تقی-نژاد ,