در این درسنامه، دربارۀ مبانی قدرت کشورها یا عناصر قدرت(آفرین) در روابط بینالملل سخن خواهیم گفت.
عناصر قدرت(آفرین)
مبانی قدرت کشورها
به باور اسپایکمن[1] ← مبانی قدرت یک کشور عبارتند از: مساحت زمین، ماهیت مرزها، کثرت جمعیت، منابع طبیعی، پیشرفت اقتصادی و تکنولوژیکی، قدرت مالی، تجانس نژادی، میزان همگونی و همسانی جمعیت، ثبات سیاسی و روحیۀ ملی.
به باور فیشر[2] ← مبانی قدرت یک کشور عبارتند از:
۱) عوامل سیاسی (مانند وضع جغرافیایی، مساحت کشور، مهارت در ایجاد تشکیلات سیاسی، سطح فرهنگ و مرزها)
۲) عوامل اقتصادی (مانند حاصلخیزی زمین، تشکیلات صنعتی و پیشرفت فنی، گسترش تجارت و قدرت مالی کشور)
۳) عوامل روانی (مانند اختراع، پشتکار، قابلیت انطباق با مشکلات و...)
پس میتوان عوامل قدرت کشورها را در موارد زیر دستهبندی داشت:
① عوامل نظامی: در چارچوب قدرت نطامی بایست به جنگافزارها و تجهیزات جنگی، کمّ و کیف نظامیان، توان فرماندهی، بودجۀ نظامی، پایگاهها، فنون نظامی، تحرک نیروها و امکانات تدارکاتی و لجستیکی اشاره کرد.
② عوامل اقتصادی: به متغیرهایی مانند تولید ناخالص ملی، درآمد سرانه، کمّ و کیف تولیدات صنعتی و کشاوری، دسترسی به منابع، توزیع عادلانۀ ثروت، درجۀ وابستگی یا عدم وابستگی به منابع مالی و اقتصادی دیگر واحدهای سیاسی اشاره کرد.
③ عوامل جغرافیایی: وسعت، شکل، وضع طبیعی، مرزها، موقعیت سوقالجیشی، وضعیت اقلیمی و منابع طبیعی از مهمترین عوامل در ارزیابی قدرت کشورها بشمار میروند.
④ عوامل اجتماعی–انسانی: میزان جمعیت (شمار جمعیت و ردۀ سنی، همگنی جمعیت، توزیع و پراکنش جمعیت) و نیز ویژگیهای هویت ملی، روحیۀ ملی، اتحاد و یکپارچگی از عوامل قدرتآفرین در عرصۀ اجتماعی هستند.
⑤ عوامل سیاسی: وضعیت رهبری (یعنی مدیریت اقتصاد و سیاست خارجی و چگونگی افزایش قدرت کشور) و همچنین وضعیت ثبات سیاسی و شکل حکومت (یعنی شیوۀ تصمیمگیری فردسالارانه یا مردمسالارانه) تأثیر بنیادین در میزان قدرت کشور دارد.
⑥ ایدئولوژی: یک ایدئولوژی قوی و یا توان وحدت مذهبی میتواند سبب تقویت روحیۀ ملی و عامل وحدتآفرین در کشور باشد و نیز سبب گسترش حوزۀ مشروعیت نظام سیاسی گردد.
برچسب : اصول-و-مبانی-روابط-بین-الملل , درس-اصول-روابط-بین-الملل , روابط-بین-الملل , قدرت , مبانی-علم-سیاست , کلاسهای-دکتر-روح-الله-تقی-نژاد ,